آفتاب میانه : قصد بر این است که در ایام منتهی به انتخابات شورای شهر میانه با سری مقالات "میانه ای ها عاقل اند" به وارسی گام به گام این انتخابات پرداخته شود . امید که با نظرات خود با ما همگام باشید:
هدف اصلی احیا کنندگان طرح مجامع مدیریت شهری تحت عنوان شوراهای اسلامی شهر که پیش از این با عنوان انجمن شهر به فعالیت مشغول بودند، جدا کردن مقوله ی مدیریت شهری از مسائل سیاسی بود.
در این راستا شورای های شهر، مجمعی مردمی با مسئولیت قانون گذاری در حوزه های عمرانی ، اجتماعی،فرهنگی،ورزشی و... محدود به نقاط شهری و مستقل از هر گونه جهت گیری و مرزبندی و جریانات سیاسی حاکم بر جامعه است، چرا که قبل از وجود مجمعی به نامه شورای شهر، شخص فرماندار موظف بود به تعداد نقاط شهری موجود در آن شهرستان، شهردار انتخاب کند در این صورت بود که پیوند نامیمونی بین مدیریت شهری و جهت گیری های سیاسی و دولتی برقرار می شد و شهردار با عامل محدود کننده ای به نام "سیاست "در اجرای پروژه های شهری با مشکلاتی مواجه بود.
وجود نهادی به عنوان شورا در حقیقت تفویض مدیریت شهری به مردم بومی در آن نقطه ی شهری بود ، اندیشه ای بسیار متقن و صحیحی که اگر اجرائی می شد بلاشک رشد و بالندگی روز افزون شهرهای کوچک و بزرگ را شاهد بودیم و مدیریت شهری از محدوده ی سلایق و علایق سیاسی بیرون می آمد و با فراخی بال عمران و آبادانی و رفاه عمومی را برای شهروندان به ارمغان می آورد.
اما با گذشت حدود 15 سال از باز اجرائی این طرح ، به عینه مشاهده می شود که نه تنها شوراهای اسلامی شهر موجب انقطاع حواشی سیاسی از حوزه ی مدیریت شهری نگشته که به مسئله ی اداره ی شهری رنگ و بویی سیاسی تری بخشیده و نگرش سیاسی همچون سمی مهلک بیش از پیش مسائل شهری را قربانی خود می کند .
به جرات می توان گفت یکی از دلایل اصلی غلبه ی فضای سیاسی در مجمع شورای شهر ، نگرش اعضای این شورا به این نهاد به عنوان پله ی ترقی برای رسیدن به پست های مدیریتی و وکالت مجلس و یا بدست آوردن نفوذ سیاسی بوده است .
در حقیقت شوراهای اسلامی شهر , این مجامع والای اجتماعی به جای اینکه محلی برای استفاده از تجارب مدیران کارکشته ی شهری و افراد آگاه و کارشناسان زبردست فرهنگی و اجتماعی باشد مبدل به دروازه ای شده که هرکسی چه با تجربه و چه بی تجربه ، چه با سابقه و چه بی سابقه برای اینکه بتواند به عالم به اصطلاح سیاسی! وارد شود، از آن عبور می کند و نتیجه این می شود که عزیزانی که کمترین سابقه ای در اداره ی شهری و یا مسائل مربوط به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی را ندارند به ظاهر !! احساس تکلیف می کنند .
البته کسی نافی این نکته نیست که کاندیداتوری برای افراد واجد شرایط حقی بلامنازع می باشد وبلاشک حق نامزدی برای هر شهروندی که شرایط قانونی برای شرکت در انتخابات را دارد،محفوظ است اما نکته ی قابل تامل آنجایی است که این قطار احساس تکلیف !چقدر می تواند ما را به عمران و آبادانی شهری نایل گرداند.
عضویت شورای شهر ، کارشناسانی می خواهد که در اداره ی شهری دارای سوابق درخشان و قابل قبولی باشند .
شورای شهر این نهاد ارزشمند اجتماعی، بستری است برای خدمت بیشتر و بهتر برای شهروندان به دور از گذرگاه های سیاسی است و نه سکویی برای بلندپروازی های نوبران سیاسی.
لذا رسیدن پدیده هایی با سابقه ی ناچیز و گاه بدون سابقه با آرزوهای بلند بالا به کرسی عضویت شورای شهر ، موجب به حاشیه رفتن مدیریت امور شهری گشته و باند بازی های سیاسی را به بستر شورای شهر خواهد کشاند.
از نظر نگارنده ، جوانان پرشور میانه ای که سودای شورا شدن در سر می پرورانند بهتر است قبل از ورود رسمی به آوردگاه انتخابات توانایی ها و سوابق اجرائی و مدیریتی خود را سبک سنگین کنند و از این اطمینان بیابند که از نظر نظارت بر مدیریت شهری از سایر داوطلبان تواناتر هستند و بر این نکته عنایت ورزند که این پست و مقام نیست که به ادمی شان و منزلت می بخشد بلکه این شان آدمی است که به آن جایگاه اجتماعی، ارزش و اعتبار می دهد.
از این جهت از برخی عزیزان عاجزانه تقاضا می گردد ، برای آبادانی میانه هم که شده احساس تکلیف نکنند!! باشد تا شورای چهارم متشکل از افراد مجرب و کاردان ،آبادانی را به ارمغان آورد.
والسلام/